مسعود پزشکیان با حمایت اصلاح‌طلبان نهمین رییس‌جمهوری ایران شد. حالا او مانده و میراث ابراهیم رئیسی: بنزینی که ناچار است گران کند و سایه بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید. البته این بار دیگر وزیر امور خارجه بعدی جمهوری اسلامی نمی‌تواند با کارت مشارکت بالای ۷۰ درصدی مردم بازی کند.

این تازه شروع باخت‌های اصلاح‌طلبان است.

باخت اول: سوختن کارت نرخ مشارکت ۷۰ درصدی

در دوران حکومت علی خامنه‌ای تا به امروز ۱۰ انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شده است. از این ۱۰ انتخابات، شش رییس‌جمهوری بیرون آمدند.

از بین این شش ر‌ییس‌جمهوری، دو نفرشان مورد حمایت اصلاح‌طلبان بودند: محمد خاتمی و حسن روحانی.

خاتمی در دور اول و دوم ریاست‌جمهوری خود به ترتیب برنده انتخاباتی با مشارکت ۷۹/۹ و ۶۶/۷ درصد و حسن روحانی در دو دور ریاست‌جمهوری خود، برنده انتخاباتی با نرخ مشارکت ۷۲/۹ و ۷۳/۳ درصدی بودند.

حالا پزشکیان، سومین رییس‌جمهوری مورد حمایت اصلاح‌طلبان، برنده انتخاباتی شده که حتی اگر آمار رسمی وزارت کشور را بدون توجه به تردیدهای جدی درباره صحت آن بپذیریم، نه تنها در بین روسای جمهوری اصلاح‌طلب و نه تنها در بین انتخابات دوران خامنه‌ای، بلکه در تمام طول تاریخ ۴۵ ساله جمهوری اسلامی، کم‌رونق‌ترین بوده است. انتخاباتی با مشارکت ۴۹/۸ درصد.

این تنها رکورد پزشکیان نیست. در واقع او با وجود رفتن انتخابات به دور دوم، تنها صاحب رای ۲۶/۷ درصد از کل واجدین شرایط شرکت در انتخابات است که این عدد هم در تاریخ جمهوری اسلامی بی‌سابقه است.

رئیسی با اینکه در دور اول انتخابات خرداد ۱۴۰۰ انتخاب شد، طبق آمار رسمی صاحب رای ۳۰/۴ درصد مجموع واجدین شرایط بود.

محمدجواد ظریف، مرداد سال ۱۳۹۸ در سوئد، در یک جلسه‌ وقتی یکی از حضار از او درباره سرکوب و قتل معترضان در ایران پرسید، استدلال کرد که اگر جمهوری اسلامی مردمش را سرکوب کند، بیش از ۷۰ درصد از آن‌ها در انتخابات مشارکت نمی‌کنند.

اصلاح‌طلبان در این دوره به شکل واضحی کارت نرخ مشارکت را از دست دادند.

باخت دوم: بنزین و سایر بحران‌ها

تمام آن مواردی که پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی‌ خود به آن‌ها انتقاد می‌کرد سر جای خود هستند.

مجلس شورای اسلامی وقتی هنوز مثل این مجلس یکپارچه در اختیار تندروترین اصول‌گرایان نبود، سال ۱۳۹۹ قانون اقدام راهبردی را تصویب کرد. قانونی که به گفته ظریف، روحانی، پزشکیان و مصطفی پورمحمدی، اصلی‌ترین مانع احیای برجام بود.

دو شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، همان کسانی که به گفته اصلاح‌طلبان در دولت روحانی مانع خروج جمهوری اسلامی از لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف بودند، هنوز هم سر کار هستند.

به این موارد، مسائل جدیدی هم اضافه شده است. بحران صندوق‌های بازنشستگی که آژیر خطر آن از سال ۱۴۰۰ زده شد به مراتب در سه سال ریاست جمهوری رئیسی بغرنج تر شده است؛ به طوری که در سال ۱۴۰۲، در نقاط مختلف کشور ۵۶۰ تجمع بازنشستگی برگزار شد.

علی عبدالعلی‌زاده، رییس ستاد انتخاباتی پزشکیان، پیش از ریاست‌جمهوری او وعده افزایش قیمت بنزین را داد و رقم آن را هم حول و حوش ۵۰ هزار تومان اعلام کرد.

اگر پزشکیان نتواند وضعیت فروش نفت را بهبود بخشد، اخذ مالیات از منابع اصلی تامین منابع بودجه خواهد بود. هر چند او وعده افزایش سقف معافیت مالیاتی را داده اما به نظر نمی‌رسد این وعده بدون افزایش فروش نفت بتواند عملیاتی شود.

در موضوع گشت‌های ارشاد و طرح نور، پزشکیان و اعضای ستادش بهتر از هر کسی می‌دانند اختیار تصمیم درباره آن در حوزه اختیارات رییس‌جمهوری نیست.

اگر او نتواند رضایت جناح رقیب را کسب کند، آن‌ها با تشدید گشت‌های ارشاد یا اقدامات ایذایی مثل اسیدپاشی‌های زنجیره‌ای زمان ریاست جمهوری روحانی، به دولت او فشار خواهند آورد.

باخت سوم: سوختن کارت براندازی

بخشی از اصلاح‌طلبان در دولت رئیسی، با «شکستن کاسه و کوزه‌ها» بر سر او، کنار گود ایستاده بودند و هر از چندی زلفی با براندازان گره می‌زدند. بخش بزرگی از آن‌ها که با شعار «زن، زندگی، آزادی» از سال ۱۴۰۱ با براندازان همراه شده بودند، حالا به پزشکیان رای داده‌اند و در اتفاقات پیش رو سهیم هستند.

آن‌ها بعد از فاجعه آبان ۹۸، کمی از همدستی با جمهوری اسلامی فاصله گرفته بودند اما دوباره به آن پیوستند.

منتقدان سیاست‌های خامنه‌ای حالا منجی او شدند تا مشارکت زیر ۴۰ درصدی دور اول را به نزدیک ۵۰ درصد در دور دوم برسانند.

تحریم کنندگان انتخابات ۱۴۰۳، احتمالا به راحتی نقش کمپین آن‌ها را فراموش نخواهند کرد.

مسئولیت اقدامات پزشکیان هم بر گرده آن‌هاست. نامزدی که پیش از تعیین شدن به عنوان رییس‌جمهور نهم، صراحتا اعلام کرد «ذوب در ولایت» است، باز هم لباس سپاهی خواهد پوشید و از این نیروی نظامی حمایت خواهد کرد.

اگر امروز ستاد انتخابات وزارت کشور به جای پزشکیان، نام سعید جلیلی را به عنوان پیروز انتخابات اعلام می‌کرد، اصلاح‌طلبان چهار سال وقت داشتند تا با هر فشاری، تحریمی‌ها را شماتت کنند و همه چیز را به گردن رای‌های خاکستری بیندازند که در انتخابات شرکت نکردند.

با حمایت مهدی کروبی و خاتمی، بخش بزرگی از اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند خود را بین صفوف براندازان جا کنند. آنان هر چند ممکن است به غنائم کوتاه‌مدتی مثل پست‌ها و صندلی‌های هیات مدیره شرکت‌های زیر‌مجموعه شستا - مثل دوره ریاست‌جمهوری روحانی - برسند اما در میان مدت، باخت‌های سنگینی را متحمل شده‌اند.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

گفت‌وگوی ویژه
خبرها
جهان‌نما
خبرها

شنیداری

پادکست‌ها